-
یاحسین
سهشنبه 30 آبان 1391 23:16
السلام علیک یااباعبدالله... محرم وقتی می آید،مشکی می نالد:من داغدارترین مشک تاریخم،رو سیاه و شرمسار از روی مولایم... محرم وقتی می آید،قلب کوچکم،آن غم بزرگ را جایگزین نتوان کرد.
-
دلم اسمان میخواهد
جمعه 12 آبان 1391 22:07
-
پیوند اسمانی
چهارشنبه 26 مهر 1391 09:52
کاروانِ ستارهها، امشب در زیباترین جشنِ عشق و سرور حاضرند ؛ قصرِ شادمانی، از استواری ایمان، برخود میلرزد. دستهای تقدیر، در پیِ شکوفههای اخلاصند و نسترنها، میآیند تا حضور زهرا و علی را جشن بگیرند.سالروز ازدواج حضرت علی ع و زهرا س مبارک باد...
-
خدا
چهارشنبه 12 مهر 1391 18:02
خدا دلم خیلی گرفته.......
-
یا صاحب الزمان
پنجشنبه 11 خرداد 1391 17:28
اگر میدانستم کی می آیی به احترام آمدنت گناه نمیکردم ،گفت: اگر روزی گناه نمیکردی به احترام گناه نکردنت می آمدم...!!!
-
اللهم عجل لولیک الفرج
پنجشنبه 4 خرداد 1391 14:14
ر وزی تو خواهی امد از کوچه های باران تا از دلم بشویی غم های روزگاران اللهم عجل لولیک الفرج
-
لیله الرغاب
پنجشنبه 4 خرداد 1391 14:08
-
خدا کند که بهار رسیدنش برسد...
پنجشنبه 28 اردیبهشت 1391 14:29
هیچ داری از دل مهدی خبر؟ هیچ داری از دل مهدی خبر؟ گریه های هر شبش را تا سحر؟ او که ارباب تمام عالم است، من بمیرم، سر به زانوی غم است، شیعیان ! مهدی غریب و بی کس است، جان مولا معصیت دیگر بس است، شیعیان ! بس نیست غفلت هایمان؟ غربت وتنهایی مولایمان؟ ما عبید و عبد دنیا گشته ایم، غافل از مهدی زهرا گشته ایم، من که دارم...
-
مادرم دوست دارم!!
شنبه 23 اردیبهشت 1391 18:17
وقتی محبتت را با همه وجودت به من تقدیم کردی و مرا شرمنده الطاف کریمانه ات کردی و دل قشنگت را مالامال از عشق به من کردی بار دلدادگی را سخت بر دلم نهادی و امانت عشق را در وجودم نهادی و عهد کردم که تکیه گاهت در همه لحظاتت باشم. «مادر عزیزم روزت مبارک»
-
مولای غریبم
جمعه 15 اردیبهشت 1391 15:49
به نام خدا مهدی جان ما ساکن عصر جمعه هاییم تو منتظری که ما بیاییم ... غربت چه حکایت غریبیست اقا تو کجا و ماکجاییم...
-
دوستت دارم....
شنبه 26 فروردین 1391 22:47
دوستت دارمها را نگه میداری برای روز مبادا، دلم تنگ شدهها را، عاشقتمها را… این جملهها را که ارزشمندند الکی خرج کسی نمیکنی! باید آدمش پیدا شود! باید همان لحظه از خودت مطمئن باشی و باید بدانی که فردا، از امروز گفتنش پشیمان نخواهی شد! سِنت که بالا میرود کلی دوستت دارم پیشت مانده، کلی دلم تنگ شده و عاشقتم مانده که...
-
سال نو ...
سهشنبه 23 اسفند 1390 09:53
به نام خدا.. سلام خوبین؟؟ پیشاپیش سال نو مبارک !! تا پایان امسال دیگه نمیتونم بیام اینجا ؛میرم سفر... خوبی که ندیدین اگه بدی دیدین حلال کنید شاید برگشتی نباشه... انشالله همه سال خوبی داشته باشید !!!
-
ارومم کن خدا
شنبه 20 اسفند 1390 23:35
سلام .. خدایا دلم میخواد باهات حرف بزنم دلم میخواد صدات کنم اونقدر بلند که اسمون بلرزه.. خدابوی بهار میاد بوی تازگی بوی زندگی ولی من دلم گرفته حس وحال هیچی وندارم دلم میخواد برم جایی که فقط خودم باشم وخدام دلم میخواد خودم وبشناسم .. خدایا این وضع رو دوست ندارم نمیخوام کسل باشم نمیخوام افسرده باشم خدایا من فقط تورو...
-
مولای من!
جمعه 19 اسفند 1390 12:57
مولای من! آنقدر روزها وشب ها آمدکه ما به خودنیامدیم ونپرسیدیم چرا تودر صحراخیمه نشین شده ای .چرا که دور از مردمان زندگی میکنی؟ ما به خود نیامدیم وتو هر روز امیدواری که به سویت برگردیم .تو هر روز چشم انتظاری که ما برای نیکبختی خودمان برای سعادت خودمان به سوی توبرگردیم. مولای من! ای خسته سال های طولانی غیبت؛ ای...
-
سفر به عمق دلتنگی ها
پنجشنبه 18 اسفند 1390 11:06
سلااام خوبین؟؟ بالاخره جور شد اردوی جنوب و میگم اخه اسمم تو قرعه کشی درنیومد ولی خوشبختانه یتعداد انصراف دادن وجاواسه ما باز شد.. خدایا شکرت !! دوستدارین سفر لحظه ای داشته باشید به عمق دلتنگی ها؟!پس بریم : ادامه مطلب یاحق ..!التماس دعا
-
دلم گرفته
دوشنبه 15 اسفند 1390 09:31
سلام .. امروز که ازخواب بیدار شدم دلم خیلی گرفته بود انگار از همه دنیا متنفر باشی علتشم فقط ینفر بود .. هیچوقت نمیبخشمش هیچوقت ... انقدر بهم ریختم که از خوابگاه زدم بیرون .میخوام برم دارالشفا "مرقد شهدای گمنام" وقتی دلم میگیره میرم اونجا .نمیتونم توصیفش کنم که چه جایی من که فقط اونجا اروم میشم ... اگه یروز...
-
تنهایی من باخدا
سهشنبه 9 اسفند 1390 18:38
الو … الو… سلام کسی اونجا نیست ؟؟؟؟؟ مگه اونجا خونه ی خدا نیست؟ پس چرا کسی جواب نمیده؟ یهو یه صدای مهربون! ..مثل اینکه صدای یه فرشتس .بله با کی کار داری کوچولو؟ خدا هست؟ باهاش قرار داشتم.. قول داده امشب جوابمو بده. بگو من میشنوم .کودک متعجب پرسید: مگه تو خدایی ؟من با خدا کار دارم … هر چی میخوای به من بگو قول میدم به...
-
اللهم عجل لولیک الفرج
جمعه 5 اسفند 1390 00:28
دیرگاهیست در درونم غوغایی برپاست... به گمانم که کسی می آید! شاید تو باشی، ای موعود!
-
ماکه راگول زدیم
یکشنبه 23 بهمن 1390 09:47
ماکه را گول زدیم!!!!!!!!!!!!!!!!!! بیخودی پرسه زدیم صبحمان شب بشود بیخودی حرص زدیم سهممان کم نشود ما خدا را با خود سر دعوا بردیم٫ و قسم ها خوردیم ما بهم بد کردیم ما به هم بد گفتیم ما حقیقت ها را زیر پا له کردیم وچقدر حظ بردیم که زرنگی کردیم روی هر حادثه ای حرفی از پول زدیم از شما میپرسم ما که را گول...
-
سفره خالی
شنبه 15 بهمن 1390 11:27
یاد دارم در غروبی سرد سرد میگذشت از کوچه ی ما دوره گرد داد میزد کهنه قالی میخرم دست دوم جنس عالی میخرم کاسه و ظرف سفالی میخرم گر نداری کوزه خالی میخرم اشک در چشمان بابا حلقه بست عاقبت آهی کشید بغضش شکست اول ماه است و نان در سفره نیست ای خداشکرت ولی این زندگیست؟!!!!! بوی نان تازه هوشش برده بود اتفاقا مادرم هم روزه بود...
-
انتظار
جمعه 23 دی 1390 10:41
اگر چه روز من وروزگار میگذرد ؛دلم خوش است که با یاد یار میگذرد؛چقدر خاطره انگیز و شاد و رویایی است قطار عمر که در انتظار میگذرد...
-
خواهی آمد..
جمعه 16 دی 1390 00:40
هر جمعه دست به دعا برمی داریم و دردمندانه و ازعمق جان از پروردگار جهان میخواهیم آمدنت را ای آفتاب تابنده مهربان ! می دانم روزی خواهی آمد ... در یکی از همین جمعه های دور یا نزدیک خواهی آمد با اسب سرخ در برابر خورشید و از مقابل من . بیصبرانه انتظار میکشم آمدنت را ...
-
آه باران
پنجشنبه 15 دی 1390 14:05
آه باران ریشه در اعماق اقیانوس دارد شاید ... این گیسو پریشان کرده بید وحشی باران . یا ، نه ، دریایی است گویی ، واژگونه ، بر فراز شهر ، شهر سوگواران . هر زمانی که فرو می بارد از حد بیش ریشه در من می دواند پرسشی پیگیر ، با تشویش : رنگ این شب های وحشت را تواند شست آیا از دل یاران ؟ چشم ها و چشمه ها خشک اند . روشنی ها محو...
-
خدایانگاهم کن
پنجشنبه 15 دی 1390 14:00
بیادت وبنامت... گفتم خدایا نگاهم کن تا نگاهت کنم نگاهم کرد.... گفتم نشد صدایم کن تا صدایت کنم ش صدایم کرد..... گفتم نشد به سویم بیا تا به سویت بیام به سویم آمد.... اما.... نگاهم کرد صدایم کرد به سویم آمد ...... اما من یه نگاه هم نکردم . . . آخ که چقدر این دل برای خدا سنگه و برای غیر خدا خاک....
-
یادتو
جمعه 9 دی 1390 18:13
در سمت توام دلم باران دستم باران دهانم باران چشمم باران روزم را با بندگی تو پاگشا می کنم در هر اذانی که می وزد پنجره ها باز می شوند یاد تو کوران می کند...
-
خداو ارایشگر
جمعه 9 دی 1390 14:11
خدا و ارایشگر خـــدا و آرایـشــگـر ! مردی برای اصلاح سر و صورتش به آرایشگاه رفت در بین کار گفت و گوی جالبی بین آنها در گرفت. آنها در مورد مطالب مختلفی صحبت کردندوقتی به موضوع خدا رسید آرایشگر گفت: من باور نمی کنم که خدا وجود دارد. مشتری پرسید: چرا باور نمی کنی؟ آرایشگر جواب داد: کافیست به خیابان بروی تا ببینی چرا خدا...
-
مهدی بیا
پنجشنبه 8 دی 1390 10:18
چهره ی گل باغ و صحرا را گلستان میکند دیدن مهدی هزاران درد درمان میکند مدعی گوید که از یک گل نمیگردد بهار من گلی دارم که عالم را گلستان میکند
-
ببارباران!!
پنجشنبه 8 دی 1390 10:15
آسمون دلم ابریست کاش باران ببارد.....
-
دلتنگی
چهارشنبه 7 دی 1390 19:06
بایادخدا دلم تنگ است نمی دانم ز تنهایی پناه ارم کدامین سو پریشان حالم و بی تاب می گریم وقلبم بی امان محتاج مهر توست نمی دانم چه غمگین رهسپار لحظه های بی قرارم من به دنبال تو همچون کودکی هستم و معصومانه می جویم پناه شانه هایت را که شاید اندکی ارام گیرد دل دلم تنگ است و تنهایی به لب می اورد جانم بیا تا با تو گویم...
-
مادرم دوست دارم
یکشنبه 4 دی 1390 15:59
تقدیم به تموم مادرای دنیا و تقدیم به مادرخوب خودم که باتمام وجود دوسش دارم خاک پاش و میبوسم... دلم برای مادرم خیلی تنگ شده!!!